کد خبر: ۳۱۱۴۱۵
تاریخ انتشار : ۰۳ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۹:۴۶
روایت صدثانیه‌ای

سطل قرمز 

 
 
 
ابوالقاسم محمدزاده
قبل از عملیات امام مهدی(عج) بود که حسن به سپاه سوسنگرد آمد. تا او را دیدم به طرفش رفتم و به گرمی از حال همدیگر پرسیدیم. او بلافاصله یک سطل قرمز بزرگ از ماشین در آورد. با تعجب پرسیدم: - برادر حسن این چیه دستتان؟! آن را برای چه ‌کاری آوردی؟ جواب داد: 
- عملیات که تمام شد، با کمبود فشنگ مواجه می‌شویم. گفتم با این سطل، فشنگ‌های روی زمین را جمع‌آوری کنم تا در عملیات بعدی از آن‌ها استفاده شود.
 از این‌همه دقت و حساسیت او به وجد آمدم و گفتم احسنت بیایید تا من هم کمک کنم.
موضوع: شهید حسن باقری